بازم حاجي و بازم ايسنا
فتحاللهزاده تصريح كرد: « هر چند وقت يكبار در بسياري از مطالب روزنامهها شاهد توهينهاي مستقيم به مديران باشگاهها هستيم. نمونه بارز آن مصاحبه اخير روزنامه جهان فوتبال با من بود كه در اين رابطه كاريكاتوري هم از من در صفحه اول اين نشريه منتشر شد. امكان داشت هر كس ديگري جاي من بود از اين مسئله ناراحت ميشد، منتهي من به شخصه سعي كردم با ديد طنز با اين مسئله برخورد كنم نه چيز ديگر، چرا كه معتقدم نبايد دست مطبوعات را در دايرهي بسته قرار داد ولي از آنجا كه چنين اهانتهايي بسيار شايع است، اميدوارم مطبوعات ارزش قلم خود را بهتر از اينها حفظ كنند.»
بخشهايي از مصاحبه با محمد علي زم در باره فوتبال و پرسپوليس از روزنامه خبر ورزشي:
"من به انتقال بازيکن اعتقاد دارم اما اين انتقال بازيکن در فوتبال ما تبديل به آدم فروشي شده و به حيثيت و اعتبار فوتبال ملي ما آسيب زده است.
... مي خواستم رسانه قدرتمندي را براي پرسپوليس راه اندازي کنم و راديو و تلويزيون پرسپوليس را تاسيس کنم.با خودم حساب کرده بودم که اگر اجازه داشتن راديو و تلويزيون مستقل را ندادند٬ بيايم و از راديو و تلويزيون برنامه روزانه بخرم و بگويم روزي دو ساعت ما اين شبکه را براي پرسپوليس مي خواهيم(البته به عنوان يک باشکاه ورزشي) مي خواستم به صدا و سيما بگويم شما که پول خرج مي کنيد تا ورزش پخش کنيد٬بياييد از ما پول بگيريد و ورزش پخش کنيد.
...امروز فوتبال به چاقويي که در شکم فرهنگ ما فرو مي رود تبديل شده٬يعني نه تنها توليد کننده هنجارهاي فرهنگي نيست بلکه لمپنيسم و زد وبندهاي ناسالم و هرج ومرج و آنومي و لات بازي را هم در حاشيه خود جا داده و به طرفدارانش عرضه مي کند.
...احزاب و جريانات خطي ما ٬ همه مثل بچه هاي "نديد بديد" عمل مي کنند. وقتي به قدرت مي رسند مي خواهد دار وندار خود را به رخ يکديگر بکشند.حتي به مردگان خود هم رحم نمي کنند(الهيکم التکاثر حتي زرتم المقابر.) ما ورزش را سياسي مي دانيم و چون پست اداري آن معاون رئيس جمهور است٬در راس آن آدم سياسي هم مي گذاريم و هيچ ابايي هم از اعلامش نداريم. به ديگران و دنيا هم ميگوييم چشمتان کور مي خواهيد بخواهيد٬ نمي خواهيد نخواهيد! نهضت آزادي در دوره کوتاه حاکميتش با ورزش همين معامله را کرد.جريان راست هم همينطور عمل کرد٬چپ ها هم چنين کردند٬ دوم خردادي ها ومشارکتي ها هم عين اسلاف خود عمل کردند."
گزارش ايسنا از حادثه برق گرفتگي قهرمان تيم ملي بوکس:
"مرحوم «علي درويش» دارندهي (5 مدال طلا، يك مدال نقره و 2 مدال برنز) از مسابقات قهرماني كشور و (2 مدال طلا، يك مدال نقره و 2 مدال برنز) از مسابقات بينالمللي بوكس دههي فجر بود.
...وي در عين ناباوري همگان روز چهارشنبه 29 خرداد ماه ساعت 18:30 بعد از ظهر هنگامي كه روي يكي از سكوهاي سالن بوكس مجموعهي ورزشي شيرودي نشسته بود، در اثر اتصالي يكي از كابلهاي برق رها شده بر روي زمين،با زوار فلزي پلهها دچار برق گرفتگي شد تا دوستان و خانواده از جان بهترش را در بهتي وصف نانشدني فرو ببرد.
چقدر دردناك بود لحظهاي كه درويش را برق گرفته بود و 20 دقيقه تمام در حال جان دادن دوستانش را تماشا ميكرد!
چقدر سخت بود آن لحظهاي كه علي درويش در حال جان دادن با فريادي خاموش چشم انتظار دستي بود تا او را از اين درد رهايي بخشد اما نه گوش شنوايي بود تا صدايش را بشنود و نه چشم بينايي كه او را ببيند.
...درويش متأسفانه با امكانات اوليهي ضعيف مجموعهي ورزشي شهيد شيرودي تهران حتي بدون وجود دستگاه اكسيژن و پزشك معالج تيم، با آمبولانس ورزشگاه به بيمارستان ايرانشهر منتقل ميشود و بعد از لحظاتي براي هميشه با زندگي خداحافظي ميكند. اما به گفتهي پزشكان اگر اكسيژن به بدن بيمار منتقل ميشد حتما جان سالم به در ميبرد.
سخت تر از اين لحظهاي بود كه به ما خبر دادند «علي درويش» تا سه هفتهي ديگر بايد مراسم ازدواجش را برگزار ميكرد و چقدر دردناك بود لحظهاي كه از زبان «بنفشه رضايي» همسر اين جوان ناكام شنيديم: «گفتند: جوانهاي زيادي كه حتي بهتر از علي بودند مردند؛ اتفاقي است كه افتاده جوانهاي ديگر هم ميميرند، جوانهاي ديگر هم ميميرند...»"
حالا که قضيه آقاي ايکس تموم شده نوبت آقايون ايگرگه تا تيتر اول رنگين نامه ها بشند.
بخشهايي از اعترافات ۸ ملي پوش از هفته نامه نداي ايران :
"...وقتي همه باندها شناسايي شدند و بيشتر اعضاي روانه زندان شدند٬ فيلمهاي ويديويي و عکسهاي مبتذلي بدست امد که پاي ۸ فوتباليست ملي پوش را به دادگاه کشاند.
...متهم رديف اول که نقش اصلي در گمراه کرده هفت بازيکن ملي پوش ديگر دارد در خصوص پارتي شبانه گفت:وقتي به جام جهاني راه پيدا کرديم "جريان" اصرار مي کرد فوتباليستها را به خانه اش ببرم و من نمي پذيرفتم تا اينکه اين مسابقات تمام شد.
جريان يک پارتي راه انداخت و من را وادار کرد چند تن از دوستان ملي پوش را به مهماني شبانه دعوت کنم.آنها به اعتبار من به اين ميهماني آمدند٬بعد از پايان پارتي بعضي ها ديگر به آن خانه بازنگشتند و بعضي ديگر هر چند وقت يک بار به خانه "جريان" مي رفتند و در واقع اعتبار اين خانه فساد را ما فوتباليسها بالا برده بوديم.
...در راي پرونده فوتباليستهاي ملي پوش٬متهم رديف اول به تحمل شلاق حد٬ ۱۰۰ضربه٬شلاق تعزيري ۷۰ ضربه و پرداخت جريمه محکوم شد و متهم رديف دوم نيز به تحمل شلاق تعزيري٬ ۷۰ ضربه و پرداخت جريمه محکوم شد.
۶ فوتباليست ملي پوش ديگر نيز با توجه به دادن تعهد نامه رسمي مبني بر اينکه به تناسب شهرتشان با وقار خواهند بود٬به پرداخت جريمه بدل ازحبس محکوم شدند.
"اما خبر ورزشي هم ديروز نوشت:
"تعدادي از اين ملي پوشان(۳ نفر) ممنوع الخروج شده اند وحتي شايد نتوانند در تيمهاي خارجي بازي کنند.گفته مي شود اين هشت بازيکن از اين پس حق همراهي تيمهاي ملي را هم نخواهند داشت."
از امروز احتمالا اينجا دوباره وجود خواهد داشت! از دوستاني که طي اين ۳-۴ هفته با پيغام"جاده در دست تعمير است." مواجه شدند٬عذر خواهي مي کنم.
علت اين غيبت اوايل اين آقا بود٬ اواخرش هم مهم نيست!ولي ديگه فهميدم چيکار کنم مي تونيد ببينيد اون پائين!!
سيستم نظر خواهي هم به وبلاگ اضافه شده درباره هر مطلب مي تونيد نظرتون رو بگيد.ضمنا اسم وبلاگ رو هم مي خوام عوض کنم٬اگه پيشنهادي داريد حتما بگيد.
ضمنا براي شمسي کردن تاريخها از سرويسهاي وبي سايت حامد بنايي استفاده شده و براي سيستم نظر سنجي هم از قالب پيش ساخته احسان که جا داره اينجا خدا اجرشون بده!
دِنظر بديد ديگه لامصبا!